غزل شماره 214 دیوان حافظ، ديدم به خواب خوش که به دستم پياله بود + با تعبیر فال
ديدم به خواب خوش که به دستم پياله بود تعبير رفت و کار به دولت حواله بود چهل سال رنج و غصه کشيديم و عاقبت تدبير ما به دست شراب دوساله بود آن نافه مراد که مي خواستم ز بخت در چين زلف آن بت مشکين کلاله بود از دست برده بود خمار غمم سحر دولت مساعد آمد و مي در پياله بود بر آستان ميکده خون مي خورم مدام روزي ما ز خوان قدر اين نواله بود هر کو نکاشت مهر و ز خوبي گلي نچيد در رهگذار باد نگهبان لاله بود بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح آن دم که کار مرغ سحر آه و ناله بود ديديم شعر دلکش حافظ به مدح شاه يک بيت از اين قصيده به از صد رساله بود آن شاه تندحمله که خورشيد شيرگير پيشش به روز معرکه کمتر غزاله بود
تعبیر غزل شماره 214 دیوان حافظ ، ديدم به خواب خوش که به دستم پياله بود
نتیجه صبر و استقامت خود را خواهی دید. رنجهایی که کشیدهای به پایان رسیده و اکنون نوبت بخت و مراد است. دولت و نعمتهای الهی با تو مساعدت کردهاند، پس قدر این همه توجه و عنایت خداوند را بدان. در حقیقت، آنچه را که در گذشته کاشتهای، امروز درو میکنی و به نیت و آرزوی خود خواهی رسید. این ثمره تلاش و صبر توست که اکنون به واقعیت تبدیل میشود.