غزل شماره 449 دیوان حافظ، اي که مهجوري عشاق روا مي داري + با تعبیر فال
اي که مهجوري عشاق روا مي داري عاشقان را ز بر خويش جدا مي داري تشنه باديه را هم به زلالي درياب به اميدي که در اين ره به خدا مي داري دل ببردي و بحل کردمت اي جان ليکن به از اين دار نگاهش که مرا مي داري ساغر ما که حريفان دگر مي نوشند ما تحمل نکنيم ار تو روا مي داري اي مگس حضرت سيمرغ نه جولانگه توست عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري تو به تقصير خود افتادي از اين در محروم از که مي نالي و فرياد چرا مي داري حافظ از پادشهان پايه به خدمت طلبند سعي نابرده چه اميد عطا مي داري
تعبیر غزل شماره 449 دیوان حافظ ، اي که مهجوري عشاق روا مي داري
چرا با آزار دادن دیگران لذت میبرید و میخواهید بندگان خدا را از هم جدا کنید؟ اگر میخواهید به آب زلال محبت دست پیدا کنید، بهتر است برای وصل دیگران تلاش کنید. از دیگران دل میبرید ولی جفا میکنید. سعی کنید دل دیگران را نیز برای خودتان حفظ کنید. دیگر خودنمایی کافی است؛ اگر غمگینید، تقصیر خودتان میباشد. دلتان را صاف کنید و محبت و صلح را در زندگیتان جاری سازید، زیرا تنها از این طریق است که آرامش و خوشبختی واقعی را مییابید.