غزل شماره 466 دیوان حافظ، اين خرقه که من دارم در رهن شراب اولي + با تعبیر فال
اين خرقه که من دارم در رهن شراب اولي وين دفتر بي معني غرق مي ناب اولي چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم در کنج خراباتي افتاده خراب اولي چون مصلحت انديشي دور است ز درويشي هم سينه پر از آتش هم ديده پرآب اولي من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت اين قصه اگر گويم با چنگ و رباب اولي تا بي سر و پا باشد اوضاع فلک زين دست در سر هوس ساقي در دست شراب اولي از همچو تو دلداري دل برنکنم آري چون تاب کشم باري زان زلف به تاب اولي چون پير شدي حافظ از ميکده بيرون آي رندي و هوسناکي در عهد شباب اولي
تعبیر غزل شماره 466 دیوان حافظ ، اين خرقه که من دارم در رهن شراب اولي
مرحبا بر شما، هر آنچه دارید از حق تعالی میدانید، حتی نعمت سلامتی که از بزرگترین نعمات است. وقتی به گذشتهتان فکر میکنید، ممکن است احساس کنید که کارهای زیادی برای انجام دادن نداشتهاید. در حال حاضر، مصلحت این است که خاموش باشید و راز خود را با خداوند در میان بگذارید. اگر این راز را فاش کنید، دشمنانتان ممکن است شکست سختی به شما وارد کنند. صبر داشته باشید، زیرا خداوند با صابران است و در پایان، نتیجه به نفع شما خواهد بود.