ویلهلم رونتگن

ویلهلم رونتگن در ۲۷ مارس ۱۸۴۵ در شهر کوچک لنپ، بخشی از امپراطوری پروس شرقی که اکنون جزئی از آلمان است، متولد شد. پدرش، فریدریش کونراد، تاجر پارچه و مادرش، شارلوت فروین، از خانواده‌ای تاجر و ثروتمند بود. در زمان تولد ویلهلم، پروس با درگیری‌های سیاسی متعدد روبه‌رو بود و شرایط زندگی چندان مناسب نبود. ویلهلم از نوجوانی علاقه زیادی به ساختن دستگاه‌ها و تجهیزات داشت و این علاقه تا پایان عمر با او همراه بود. در ۱۷ سالگی به اوترخت رفت و در دانشکده فنی این شهر به تحصیل پرداخت. دکتر گانینگ، استاد شیمی و هم‌خانه رونتگن، استعداد و علاقه او به علوم را کشف کرد و او را به مطالعه و تحقیقات بیشتر تشویق کرد.

در ۲۰ سالگی، ویلهلم خبری از دانشگاهی در زوریخ سوئیس دریافت کرد که به افراد علاقه‌مند بدون نیاز به دیپلم اجازه تحصیل می‌داد. او با تشویق والدینش به زوریخ رفت. در ۸ نوامبر ۱۸۹۵، اتفاق بزرگی در زندگی او رخ داد. او در حال آزمایش برای بررسی یافته‌های لنارد بود و از لوله لنارد با خروجی کم و پوشش مقوا و ورقه‌های نازک قلع استفاده می‌کرد. یک صفحه مقوایی با پوشش پلاتینوسیانید باریوم در نزدیکی لوله قرار گرفت و پس از بمباران با اشعه‌های کاتدی، اثرات فلئورسنتی نشان داد. رونتگن آزمایش را با لوله‌های شیشه‌ای هیتورف کروکس و با قدرت بالاتر تکرار کرد. او لوله‌ها را در پوشش مقوایی قرار داده و به سیم‌پیچ رومکورف متصل کرد. پس از تاریک کردن اتاق و عبور جریان، اثر فلئورسنتی را مشاهده کرد.

با افزایش انرژی لوله، ابری محو از نور سبز را دید که با نوسان تخلیه سیم‌پیچ تغییر می‌کرد. او متوجه شد که نورها از یک صفحه پوشیده شده با پلاتینوسیانید باریوم ساطع می‌شوند. رونتگن ادامه داد و نور فلئورسنتی را جابه‌جا کرد. او متوجه شد که اشعه‌های

کاتدی نمی‌توانند تا چنین مسافتی حرکت کنند و این مشاهدات او را شگفت‌زده کرد. در نهایت، رونتگن به کشف اشعه ایکس نائل آمد.

ویلهلم رونتگن در سال‌های پایانی زندگی به سرطان دهانه روده مبتلا شد و شرایط اقتصادی نامناسب آن سال‌های آلمان نیز او را تا مرز ورشکستگی برد. او در ۱۰ فوریه ۱۹۲۳ در ۷۸ سالگی درگذشت و جسد او در گورستان خانوادگی در گیسن و در کنار همسر و والدینش دفن شد.

رونتگن از نوجوانی علاقه زیادی به ساخت دستگاه‌ها و تجهیزات داشت که این علاقه تا پایان عمر با او همراه بود. در ۱۷ سالگی به اوترخت رفت و در دانشکده فنی این شهر به تحصیل پرداخت. دکتر گانینگ، استاد شیمی و هم‌خانه رونتگن، استعداد و علاقه او به علوم را کشف کرد و او را به مطالعه و تحقیقات بیشتر تشویق کرد.

در ۲۰ سالگی، ویلهلم خبری از دانشگاهی در زوریخ سوئیس دریافت کرد که به افراد علاقه‌مند بدون نیاز به دیپلم اجازه تحصیل می‌داد. او با تشویق والدینش به زوریخ رفت. در ۸ نوامبر ۱۸۹۵، اتفاق بزرگی در زندگی او رخ داد. او در حال آزمایش برای بررسی یافته‌های لنارد بود و از لوله لنارد با خروجی کم و پوشش مقوا و ورقه‌های نازک قلع استفاده می‌کرد. یک صفحه مقوایی با پوشش پلاتینوسیانید باریوم در نزدیکی لوله قرار گرفت و پس از بمباران با اشعه‌های کاتدی، اثرات فلئورسنتی نشان داد. رونتگن آزمایش را با لوله‌های شیشه‌ای هیتورف کروکس و با قدرت بالاتر تکرار کرد. او لوله‌ها را در پوشش مقوایی قرار داده و به سیم‌پیچ رومکورف متصل کرد. پس از تاریک کردن اتاق و عبور جریان، اثر فلئورسنتی را مشاهده کرد.

با افزایش انرژی لوله، ابری محو از نور سبز را دید که با نوسان تخلیه سیم‌پیچ تغییر می‌کرد. او متوجه شد که نورها از یک صفحه پوشیده شده با پلاتینوسیانید باریوم ساطع می‌شوند. رونتگن ادامه داد و نور فلئورسنتی را جابه‌جا کرد. او متوجه شد که اشعه‌های کاتدی نمی‌توانند تا چنین مسافتی حرکت کنند و این مشاهدات او را شگفت‌زده کرد.

رونتگن در سال‌های پایانی زندگی به سرطان دهانه روده مبتلا شد و شرایط اقتصادی نامناسب آن سال‌های آلمان نیز او را تا مرز ورشکستگی برد. او در ۱۰ فوریه ۱۹۲۳ در ۷۸ سالگی درگذشت و جسد او در گورستان خانوادگی در گیسن و در کنار همسر و والدینش دفن شد.

ویلهلم رونتگن
علم و فناوری

ویلهلم رونتگن در ۲۷ مارس ۱۸۴۵ در شهر کوچک لنپ، بخشی از امپراطوری پروس شرقی که اکنون جزئی از آلمان است، متولد شد. پدرش، فریدریش کونراد، تاجر پارچه و مادرش، شارلوت فروین، از خانواده‌ای تاجر و ثروتمند بود. در زمان تولد ویلهلم، پروس با درگیری‌های سیاسی متعدد روبه‌رو بود و شرایط زندگی چندان مناسب نبود.