غزل شماره 98 دیوان حافظ، اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح + با تعبیر فال
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح سواد زلف سياه تو جاعل الظلمات بياض روي چو ماه تو فالق الاصباح ز چين زلف کمندت کسي نيافت خلاص از آن کمانچه ابرو و تير چشم نجاح ز ديده ام شده يک چشمه در کنار روان که آشنا نکند در ميان آن ملاح لب چو آب حيات تو هست قوت جان وجود خاکي ما را از اوست ذکر رواح بداد لعل لبت بوسه اي به صد زاري گرفت کام دلم ز او به صد هزار الحاح دعاي جان تو ورد زبان مشتاقان هميشه تا که بود متصل مسا و صباح صلاح و توبه و تقوي ز ما مجو حافظ ز رند و عاشق و مجنون کسي نيافت صلاح
تعبیر غزل شماره 98 دیوان حافظ ، اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
هر چیزی را که برای خود نمیپسندی، برای دیگران هم مپسند. تو خود را گرفتار مسئلهای کردهای که رهایی از آن بسیار دشوار است. آنقدر در این مشکل غرق شدهای که اطرافیان و کسانی که در کنار تو هستند را فراموش کردهای. اما بدان که حتی در سختترین شرایط باید مقاومت کنی و اگر لازم است، حتی اگر مجبور باشی، برای رهایی از این وضعیت دست به دامن طلب کمک و التماس باش. با این حال، نباید خود را در درد و رنج محصور کنی. در لحظات سخت زندگی، باید از خود بگذری و تلاش کنی تا رهایی را بیابی، چون هیچ وضعیتی پایدار نیست و با اراده و صبر میتوان بر سختیها غلبه کرد.