غزل شماره 422 دیوان حافظ، اي که با سلسله زلف دراز آمده اي + با تعبیر فال
اي که با سلسله زلف دراز آمده اي فرصتت باد که ديوانه نواز آمده اي ساعتي ناز مفرما و بگردان عادت چون به پرسيدن ارباب نياز آمده اي پيش بالاي تو ميرم چه به صلح و چه به جنگ چون به هر حال برازنده ناز آمده اي آب و آتش به هم آميخته اي از لب لعل چشم بد دور که بس شعبده بازآمده اي آفرين بر دل نرم تو که از بهر ثواب کشته غمزه خود را به نماز آمده اي زهد من با تو چه سنجد که به يغماي دلم مست و آشفته به خلوتگه راز آمده اي گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده ست مگر از مذهب اين طايفه بازآمده اي
تعبیر غزل شماره 422 دیوان حافظ ، اي که با سلسله زلف دراز آمده اي
آفرین بر شما که همواره نیتهای پاک و ارزشمند دارید و هر کاری را با نیت خیر و برای کسب ثواب انجام میدهید. شما با صبر و شکیبایی بسیار به پیش میروید و توانایی دارید که با همه در صلح و آرامش زندگی کنید. شما به درستی از خداوند درخواست کمک میکنید و هیچگاه نیاز خود را از دیگران نخواستهاید. راز و دلنگرانیهای خود را برای خود نگه دارید، زیرا هدف شما به زودی تحقق خواهد یافت و مرادتان در راه است. به امید خداوند، به زودی نتیجه تلاشها و شکیباییتان را خواهید دید.