غزل شماره 424 دیوان حافظ، از من جدا مشو که توام نور ديده اي + با تعبیر فال
از من جدا مشو که توام نور ديده اي آرام جان و مونس قلب رميده اي از دامن تو دست ندارند عاشقان پيراهن صبوري ايشان دريده اي از چشم بخت خويش مبادت گزند از آنک در دلبري به غايت خوبي رسيده اي منعم مکن ز عشق وي اي مفتي زمان معذور دارمت که تو او را نديده اي آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا بيش از گليم خويش مگر پا کشيده اي
تعبیر غزل شماره 424 دیوان حافظ ، از من جدا مشو که توام نور ديده اي
"اینقدر سنگدل نباش و قلب خود را برای محبت و مهربانی باز کن. غرور کاذب و بیهودهای که میان تو و دیگران دیوار کشیده است، جز تنهایی و حسرت برایت چیزی نخواهد داشت. کسانی هستند که تو را با تمام وجود دوست دارند، حتی اگر گاهی از آن غافل باشی. قدردان این محبتها باش و از مهربانی و عشق خود به دیگران نیز ببخش. محبت، نه تنها چیزی از تو کم نمیکند، بلکه دلها را به هم نزدیکتر میسازد و به زندگی گرما و معنا میبخشد. اگر امروز از این لحظات غافل بمانی، در آینده حسرت خواهی خورد و خود را سرزنش خواهی کرد. محبت و بخشش را عادت خود قرار بده، چرا که این دو کلید آرامش و خوشبختی هستند. در عین حال، به یاد داشته باش که هر چیزی، حتی محبت و فداکاری، باید در حد تعادل باشد. زیادهروی، هرچند از سر نیت خیر باشد، گاهی میتواند باعث ضرر و پشیمانی شود. پس میانهروی را سرلوحهی زندگی خود قرار بده و با عشق، تعادل و درک متقابل، روابط خود را مستحکم و زیبا کن."