سلمان فارسی

سلمان در خانواده‌ای زرتشتی و صاحب نفوذ، در روستای "جی" از توابع اصفهان به دنیا آمد. پدرش نام او را "روزبه" گذاشت. پیامبر اسلام او را از خود (اهل بیت) خواند و به سلمان محمدی شهرت یافت. پدر سلمان که یک روحانی زرتشتی و کدخدای روستای "جی" بود، یکی از ثروتمندان ناحیه محسوب می‌شد. او آتش‌پرستی متعصب و سرسخت بود و چون آتشکده داشت، مردم آن ناحیه برای پرستش آتش به او مراجعه می‌کردند؛ به همین دلیل، نزد مردم از منزلت سیاسی و مذهبی خاصی برخوردار بود.

سلمان وقتی به شام رسید، به دنبال داناترین و متدین‌ترین مرد مسیحی گشت. مردم او را به سمت رهبر مذهبی خود در کلیسا هدایت کردند. او به کلیسا رفت و به رهبر مذهبی آن قوم گفت: "من دوست دارم به دین شما روی بیاورم و در خدمت شما باشم تا اصول و احکام این دین را از شما یاد بگیرم." رهبر مذهبی درخواست سلمان را قبول کرد و بدین ترتیب، او یکی از خدمتکاران و شاگردان آن رهبر مذهبی شد.

در سال پنجم هجرت، عده‌ای از سران یهود به منظور دسته‌بندی و عقد اتحاد میان عموم مشرکین و تمام قبایل و دسته‌ها، بر ضد پیامبر اسلام و مسلمانان به مکه رفتند تا پیمانی بگیرند که همگی در جنگ مهمی شرکت کنند و ریشه دین جدید را برکنند و یهود را یاری دهند. نقشه خائنانه جنگ چنین طرح شد که سپاه قریش و قبیله غطفان، مدینه، پایتخت حکومت اسلامی را از خارج مورد حمله قرار دهند و در همان حال، قبیله بنی قریظه که در مدینه سکونت داشتند، از داخل مدینه و از پشت سر صفوف مسلمانان، حمله را شروع کنند و به این ترتیب، مسلمانان را در میان دو سنگ آسیای جنگ قرار داده و کاملاً خرد کنند و چنان بلایی بر سر مسلمانان بیاورند که هرگز فراموش نکنند.

به این ترتیب، سلمان از یک زرتشتی متعصب در خانواده‌ای با نفوذ، به یکی از خدمتگزاران و شاگردان رهبران مذهبی مسیحی و سپس به یکی از نزدیکان پیامبر اسلام تبدیل شد، نقشی مهم در تاریخ اسلام ایفا کرد و در یکی از مهم‌ترین نبردها با یهود و مشرکان نیز حضور داشت.

سلمان در خانواده‌ای زرتشتی و صاحب نفوذ، در روستای "جی" از توابع اصفهان به دنیا آمد. پدرش نام او را "روزبه" گذاشت. پیامبر اسلام او را از خود (اهل بیت) خواند و به سلمان محمدی شهرت یافت. پدر سلمان که یک روحانی زرتشتی و کدخدای روستای "جی" بود، یکی از ثروتمندان ناحیه محسوب می‌شد.